گنجور

جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۲۸۳

 

گفتم چه کنی دوای دل گفتا به

ور به نشود دلم بدو گفتا به

گفتم که بچینم از لبش شفتالو

گر سیب زنخ به ما رسد گفتا به

جهان ملک خاتون