گنجور

آشفتهٔ شیرازی » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۶

 

پری گذشت ازین کوچه یا ملک می‌رفت

که نورها به سماوات از سمک می‌رفت

به عرش نعره مستان ز کاخ میکده رفت

مگو که زمزمه ذکری از ملک می‌رفت

به گریه بود صراحی به چشم خون‌پالا

[...]

آشفتهٔ شیرازی