گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۸۳

 

خرده انجم ندارد رونقی در کوی صبح

مهره خورشید شایسته است بر بازوی صبح

گرچه می آید چو طفلان بوی شیرش از دهان

شکرستان می شود عالم ز گفت و گوی صبح

صادقان را می رسد از عالم بالا مدد

[...]

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۰۰

 

زان پیش کآفتاب بگیرد گلوی صبح

روی خود از می شفقی کن چو روی صبح

زان پیش کز غبار نفس بی صفا شود

لبریز کن سبوی خود از آب جوی صبح

خورشید چشم آب دهد از نظاره اش

[...]

صائب تبریزی