گنجور

سعیدا » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۳

 

دیوانه شدم باز جنون می کنم امشب

ای عشق مدد ساز که خون می کنم امشب

تا عشق بنا گشته جهان یاد ندارد

عیشی که به این بخت زبون می کنم امشب

غم نخل و ثمر آه و نفس سوخته آخر

[...]

سعیدا