×
عطار » مختارنامه » باب چهارم: در معانی كه تعلّق به توحید دارد » شمارهٔ ۲۰
آن بحر که دم به دم فزون میجوشد
وز حسرت او هزار خون میجوشد
گویی که به نوعی دگر و شکل دگر
هر لحظه ز هر ذرّه برون میجوشد
۲ بیت
عطار » مختارنامه » باب چهل و پنجم: در معانیی كه تعلق به گل دارد » شمارهٔ ۴۷
در غنچه نگاه کن که چون میجوشد
پیکانش نگر که همچو خون میجوشد
بلبل سرِپیکانش به منقار بسفت
خون از سرِ پیکانش برون میجوشد
۲ بیت
نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۳۸
گر دست تو بحر نیست چون میجوشد
بحرست که از درون برون میجوشد
خاصیت بخششی که در طینت تست
از دست سخاوتت به خون میجوشد
۲ بیت
طبیب اصفهانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۶
عمریست که از دلم جنون می جوشد
از دیده ام اشگ لاله گون می جوشد
در وادی عشق چشم گریان منست
آن چشمه کزو همیشه خون می جوشد
۲ بیت