گنجور

عطار » مختارنامه » باب بیست و چهارم: در آنكه مرگ لازم و روی زمین خاك رفتگان است » شمارهٔ ۴۰

 

هر سبزه و گل که از زمین بیرون رُست

از خاک یکی سبزه خط گلگون رُست

هر نرگس و لاله کز کُهْ و هامون رُست

از چشم بتی وز جگری پرخون رُست

عطار
 

عطار » وصلت نامه » بخش ۷۱ - و له ایضاً

 

هر سبزه و گل که از زمین بیرون رست

از خاک یکی سبز خطی گلگون رست

هر نرگس و لاله کز که و هامون رست

از چشم و بتن وز جگر پرخون رست

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۳۲ - بیمار گشتن جهان افروز

 

ز باران سرشکش گل برون رست

کجادیدی گلی کان گل ز خون رست

عطار