گنجور

جویای تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۳۵

 

بیخود صهبای حیرت باش می نوشی بس است

یک نگاه آیینه را سامان بیهوشی بس است

دایم از فیض سحر روشن روانان زنده اند

مردن شمع و چراغ بزم خاموشی بس است

می پرستی محتسب از ما بلندآوازه شد

[...]

جویای تبریزی