گنجور

فرخی یزدی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۶۱

 

در میکده گر رند قدح نوش نبودیم

همچو خم می اینهمه در جوش نبودیم

یک صبح نشد شام که در میکده عشق

از نشئه می بیخود و مدهوش نبودیم

از جور خزانیم زبان بسته وگرنه

[...]

فرخی یزدی