گنجور

مجد همگر » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۲۲۵

 

عمری که در این هجر جگر سوز گذشت

بر جان و دلم چو تیر دلدوز گذشت

روزی گفتی به وصل ما دیررسی

شد دیر و از آن دیر بسی روز گذشت

مجد همگر
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۵۱

 

اهلی شب عشق آن دل افروز گذشت

روز غم ما نیز بصد سوز گذشت

مانند سفیدی و سیاهی در چشم

تا چشم بهم زدی شب و روز گذشت

اهلی شیرازی