گنجور

جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۵۶

 

تا مرا دیده ز دیدار تو مهجور شده‌ست

بی تکلف دلم از درد تو مهجور شده‌ست

تا برفتی ز برم ای بت بگزیدهٔ من

صبر و آرام و قرار از دل ما دور شده‌ست

دل برفت از بر من تا تو برفتی ز برم

[...]

جهان ملک خاتون