گنجور

عراقی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۰

 

افسوس! که باز از در تو دور بماندیم

هیهات! که از وصل تو مهجور بماندیم

گشتیم دگر باره به کام دل دشمن

کز روی تو، ای دوست، چنین دور بماندیم

ماتم زدگانیم، بیا، زار بگرییم

[...]

عراقی