گنجور

عطار » مختارنامه » باب بیست و سوم: در خوف عاقبت و سیری نمودن از عمر » شمارهٔ ۵۰

 

ای دل همه را بیازمودیم و شدیم

بسیار بگفتیم و شنودیم وشدیم

فی الجلمه چنان که رفته بودیم شدیم

کِشتیم وفا، جفا درودیم و شدیم

عطار