گنجور

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۴۰

 

شب از رویت سخنهایی بهار اندوده می‌گفتم

زگیسو هرکه می‌پرسید مشک سوده می‌گفتم

وفا در هیچ صورت نیست ننگ آلود کمظرفی

ز خود چون صفر اگر می‌کاستم افزوده می‌گفتم

خرابات حضورم‌ گردش چشم که بود امشب

[...]

بیدل دهلوی