گنجور

جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۵۴

 

دردیست به دل که هیچ بهبودش نیست

جز وصل تو از هیچ دوا سودش نیست

هستی تو طبیب درد بیچاره دلم

وز هر دو جهان غیر تو مقصودش نیست

جهان ملک خاتون
 

جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۵۵

 

رنجور غم عشق تو بهبودش نیست

بی وصل تو از هیچ دوا سودش نیست

گفتم که مگر عاقبتم محمودست

بیچاره جهان طالع مسعودش نیست

جهان ملک خاتون