گنجور

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۸۹

 

دی بسکه چو گل در نظر افروخته بودی

دوشم همه شب در جگر سوخته بودی

میآمدی از مکتب و می کشتیم از ناز

گویا همه عاشق کشی آموخته بودی

در چشم من از خون جگر سوسنی آمد

[...]

اهلی شیرازی