گنجور

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵۳

 

بُد دوش بی‌تو تیره شب و روشنی نداشت

شمع و سماع و مجلس ما چاشنی نداشت

شب در شکنجه بودم و جرمی نرفته بود

در حبس بود این دل و دل دادنی نداشت

ای آنک ایمن‌ست جهان در پناه تو

[...]

۵ بیت
مولانا