گنجور

محتشم کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۴۳

 

گر شود پامال هجر این تن همان گیرم نبود

ور رود دل نیز یک دشمن همان گیرم نبود

گر دلم در سینه سوزان نباشد گو مباش

اخگری در گوشهٔ گلخن همان گیرم نبود

ز آفتاب هجر مغز استخوانم گو بریز

[...]

محتشم کاشانی