گنجور

اسیر شهرستانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷۷۰

 

صلحم نساخت با تو در جنگ می زنم

یک شیشه خانه حوصله بر سنگ می زنم

گلهای رازگوش برآواز بلبلند

خاموشیم رساست بر آهنگ می زنم

عکس تو نازپرور و چشم زمانه شور

[...]

اسیر شهرستانی