گنجور

کمال‌الدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۳۱۴

 

سودای تو در چشم خرد ناخنه شد

دئل سوخته و مهر تو آتش زنه شد

زلف تو ز روی تو همی نشکیبد

زنگی دیدی که فتنه بر آینه شد

کمال‌الدین اسماعیل