گنجور

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۶۴

 

با هیچکس حدیث نگفتن نگفته‌ام

درگوش خویش گفته‌ام و من نگفته‌ام

زان نور بی‌زوال که در پردهٔ دل است

با آفتاب آنهمه روشن نگفته‌ام

این دشت و در به ذوق چه خمیازه می‌کشد

[...]

بیدل دهلوی