گنجور

ابن یمین » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۵۱۸

 

نه روح درین زمانه نی تن مائیم

نی تیره در این زمانه نه روشن مائیم

رفتم من و جملگی دگر دوست شدم

کارم بگذشت زانکه آن من مائیم

ابن یمین