گنجور

واعظ قزوینی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۴۶

 

بهار گلشن آن روی چون سمن، شرم است

سهیل سیب سخنگوی آن ذقن، شرم است

ز شرم، حسن بتان راست، آب و رنگ دگر

که باغبان عرق ریزان این چمن شرم است

ندیدنی است رخی، کو ندارد آب حیا

[...]

واعظ قزوینی