گنجور

واعظ قزوینی » دیوان اشعار » ابیات پراکنده » شمارهٔ ۲۳۰

 

خاک راه خصم گشتیم و، ز دعوی تن زدیم

خاک، ما از گرد خود بر دیده دشمن زدیم

واعظ قزوینی
 

واعظ قزوینی » دیوان اشعار » ابیات پراکنده » شمارهٔ ۲۳۱

 

چشم بستیم از جهان، تا آشنای او شدیم

از غبار درگه او، گل بر این روزن زدیم!

واعظ قزوینی