گنجور

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۳۰۳

 

از غمزه گه عتاب و گهی خنده میکنی

مارا چو شمع میکشی و زنده میکنی

از نوغزال اگر تو درآیی بگشت شهر

خوبان شهر را همه شرمنده میکنی

آن یوسفی که سروقدان را ز بند خویش

[...]

اهلی شیرازی