گنجور

خیام » ترانه‌های خیام به انتخاب و روایت صادق هدایت » هرچه باداباد [۱۰۰-۷۴] » رباعی ۸۲

 

* در پای اجل چو من سرافکنده شوم،

وز بیخ امید عمر بر کنده شوم،

زینهار، گِلَم به جز صراحی نکنید،

باشد که ز بوی می دمی زنده شوم.

خیام
 

خاقانی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۳۴

 

کشتند مرا کز تو پاکنده شوم

غم نیست اگر بر درت افکنده شوم

تو چشمهٔ حیوانی و من ماهی خضر

هرگه که به تو باز رسم زنده شوم

خاقانی
 

جامی » دیوان اشعار » واسطة العقد » رباعیات » شمارهٔ ۱۶

 

گاهی ز غمت چو ابر گرینده شوم

گاهی به رخت چو برق در خنده شوم

تو جان منی ز رفتن و آمدنت

نبود عجب ار بمیرم و زنده شوم

جامی