گنجور

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۵۲

 

گر آن خروش جهان یکتا سری به این انجمن برآرد

جنونی انشا کند تحیر که عالمی را ز من برآرد

خیال هر چند پر فشاند ز عالم دل برون نراند

چه ممکن است این‌که سعی وحشت به غربتم از وطن برآرد

نرست تخمی در این گلستان ‌که نوبهاری نکرد سامان

[...]

بیدل دهلوی