گنجور

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۷۱۷

 

چون ز تنهایی غربت برهانم خود را؟

من که عاجز شده ام در وطن از تنهایی

هر که از یار جدا ماند، دلش می سوزد

بدعت ما نبود سوختن از تنهایی

کم نگردد غم آن سرو قبا پوش طرب!

[...]

طغرای مشهدی