×
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷۶۲
فروغ روی تو چون از نقاب می گذرد
عرق ز پیرهن آفتا می گذرد
به خون دل گذرد روزگار سوختگان
مدار شعله به اشک کباب می گذرد
ازین چه سود که در گلستان وطن دارم؟
[...]
۷ بیت