گنجور

سلمان ساوجی » فراق نامه » بخش ۱۲ - بوسه بر باد (۲)

 

تو قصد سر دشمنان می‌کنی

و یا بیخ عمر مرا می‌کنی؟

سلمان ساوجی
 

سیدای نسفی » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۳

 

با حریفان می روی در باغ مسکن می کنی

داغ رمن می نهی و سیر گلشن می کنی

باده می نوشی و بزم غیر روشن می کنی

من به حال مرگ تو درمان و . . . می کنی

سیدای نسفی
 

حزین لاهیجی » غزلیات ناتمام » شمارهٔ ۳۳۶

 

ناصح، سخن چه بیهُده از پند می کنی؟

تعذیب گوش ها، به زبان چند می کنی؟

غم، قوت عاشق است و تو امساک می کنی

از لاف عشق، سینه عبث چاک می کنی

جز عرض و طول، در نظرت ازکتاب نیست

[...]

حزین لاهیجی