×
سیدای نسفی » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۳
با حریفان می روی در باغ مسکن می کنی
داغ رمن می نهی و سیر گلشن می کنی
باده می نوشی و بزم غیر روشن می کنی
من به حال مرگ تو درمان و . . . می کنی
حزین لاهیجی » غزلیات ناتمام » شمارهٔ ۳۳۶
ناصح، سخن چه بیهُده از پند می کنی؟
تعذیب گوش ها، به زبان چند می کنی؟
غم، قوت عاشق است و تو امساک می کنی
از لاف عشق، سینه عبث چاک می کنی
جز عرض و طول، در نظرت ازکتاب نیست
[...]