گنجور

خاقانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۴

 

با درد تو کس منت مرهم نپذیرد

با وصل تو کس ملکت عالم نپذیرد

تنگ است در وصل تو زان هیچ قدی نیست

کو بر در وصل تو رسد خم نپذیرد

آن کس که نگین لب تو یافت به صد جان

[...]

خاقانی