گنجور

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۲۴۳

 

آنشمع دمی ز چشم روشن نرود

کز دیده سرشک تا بدامن نرود

یار از بر من برفت و حرمان وصال

دردیست که هرگز از دل من نرود

اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۲۵۴

 

آن شمع دمی ز چشم روشن نرود

کاین سیل سرشک تا بدامن نرود

یار از بر من برفت و حرمان وصال

داغیست که هرگز از دل من نرود

اهلی شیرازی