گنجور

عطار » مختارنامه » باب اول: در توحیدِ باری عزّ شأنه » شمارهٔ ۳۲

 

ذاتت ز ازل تا به ابد قائم بس

بیرون زتو جاهلند، تو عالم بس

گر دستِ طلب به حضرتت مینرسد

از حضرتِ تو تعجیم دایم بس

عطار
 

مجد همگر » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۴۸۹

 

در عشق خیال تو مرا محرم بس

با درد فراق غمگسارم غم بس

ور همدم و همنفس بود آرزویم

شام و سحری همنفس و همدم بس

مجد همگر