گنجور

عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۸۰

 

عقل را در رهت قدم برسید

هر چه بودش ز بیش و کم برسید

قصهٔ تو همی نبشت دلم

چون به سر می‌نشد قلم برسید

دلم از بس که خون بخورد از او

[...]

عطار