گنجور

یغمای جندقی » دیوان اشعار » سرداریه » غزلیات ناتمام » شمارهٔ ۶

 

جهان و آنچه اندرو یکسریکی ...خوانستی

بر این ...خوان...کیهان میهمانستی

فلان...گفتم مرد ارواح است چون دیدم

کمند او و این بام آسمان و ریسمانستی

یغمای جندقی
 

قاآنی » ترکیب‌بندها » شمارهٔ ۱۰ - وله ایضاً

 

شاهی که ولای او داروی غمانستی

دست گهر انگیزش آشوب عمانستی

قاآنی