×
اسیری لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۵۰
از شوق رخت در همه جا غلغله هست
از زلف توبرجان جهان سلسله هست
از جور غم عشق تو در ملک دل و جان
بس فتنه و آشوب و عجب زلزله هست
گر شاهد جانها بخرابات نیامد
[...]
۷ بیت