گنجور

عطار » مختارنامه » باب بیست و سوم: در خوف عاقبت و سیری نمودن از عمر » شمارهٔ ۲۱

 

اشکم پس و پیش منزلم بگرفتهست

سیلاب بلا آب و گلم بگرفتهست

هر لحظه هزار مشکلم بگرفتهست

دیرست که از خویش دلم بگرفتهست

عطار