گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۷۸

 

قطره خونی شد از دست نگارینش چکید

بس که از دستم به ناز آن نازنین دل را گرفت

دست کوتاه مرا شد تخته مشق امید

شانه تا دامان آن مشکین سلاسل را گرفت

پیش عاشق جان ندارد قدر، ورنه می توان

[...]

صائب تبریزی