گنجور

قدسی مشهدی » غزلیات » شمارهٔ ۳۸۰

 

دل به تیغ غمزه آن شوخ قاتل بسته‌ام

صید قاتل‌دوستم، بر تیغ ازان دل بسته‌ام

عمرها جان کنده‌ام، تا این دل صدپاره را

برده بر فتراک او چون صید بسمل بسته‌ام

زحمت پا برنتابد خار این صحرا، ازان

[...]

قدسی مشهدی
 

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۶۳

 

باز بر خود تهمت عیشی چو بلبل بسته‌ام

آشیانی در سواد سایه‌ی گل بسته‌ام

نسخه‌ی آیینه‌ی دل دستگاه حیرتست

چون نفس ناچار پیمان با تأمل بسته‌ام

بر تو تا روشن شود مضمون از خود رفتنم

[...]

بیدل دهلوی