گنجور

عطار » مختارنامه » باب پنجاهم: در ختم كتاب » شمارهٔ ۳۱

 

دل میبینم عاشق وآشفته ازو

جان هر نفسی گلی دگر رُفته ازو

شکر ایزد را که آنچه در جان من است

در گفت نیاید این همه گفته ازو

عطار