گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۹۴

 

آفاق را کند به نفش مشکبار صبح

باشد بهار عنبر شبهای تار صبح

دم را کنند صاف ضمیران شمرده خرج

از سینه می کشد نفسی را دوباره صبح

تا چشمش از ستاره فشانی نشد سفید

[...]

صائب تبریزی