گنجور

ابن یمین » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۴۹۳

 

تا دست در آنزلف مشوش زده ام

عاشق نیم ارانک دمی خوش زده ام

برخیز و قدم رنجه کن ایدوست ببین

کز دست تو در خویشتن اتش زده ام

ابن یمین