گنجور

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۹

 

تا زلف تو کرد در غم آغشته مرا

گم شد ز جفای چرخ سر رشته مرا

باری چو رهم بگلشن وصل تو نیست

در وادی غم مدار سرگشته مرا

اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۶

 

ای رفته و در دام بلا هشته مرا

آتش زده در کشته و نا کشته مرا

کی رشته عافیت بدست آرم باز

کز زلف تو گم شدست سررشته مرا

اهلی شیرازی