گنجور

عطار » مختارنامه » باب یازدهم: در آنكه سرّ غیب و روح نه توان گفت و نه توان » شمارهٔ ۳۱

 

در حیرانی بنده وآزاد هنوز

با خاک همی شوند ناشاد هنوز

بنگر تو که چرخ صد هزاران سال است

کاین حلقه زد و دَرَشْ بنگشاد هنوز

عطار