×
عطار » مختارنامه » باب پنجاهم: در ختم كتاب » شمارهٔ ۱۶
که کرد چو بازی مگسی را هرگز
وین عز نبودست خسی را هرگز
آن لطف که با ناکس خود میکند او
میبرنتوان گفت کسی را هرگز
۲ بیت