گنجور

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۰۸

 

رخت که پیر و جوان را بیک نظر سوزد

چه آتش است ندانم که خشک و تر سوزد

حدیث ناله من کآتشی جگر سوزست

ترا بگوش نگیرد مرا جگر سوزد

بوصل اگر قدری مرهم دلم کردی

[...]

اهلی شیرازی