گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۷۵

 

بی دادرس آن کس که فغان چون جرسش هست

خاموش نگردد ز فغان تا نفسش هست

چون رشته محال است کند راست نفس را

آن دانه گوهر که گره پیش و پسش هست

آن کس که کسش نیست، کس اوست خداوند

[...]

۷ بیت
صائب تبریزی