گنجور

محتشم کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۳۸

 

آن شاه حسن بین و به تمکین نشستنش

و آن خیرگی و طرف کله برشکستنش

آن تیر غمزه پرکش و از منتظر کشی است

موقوف صد کمان ز کمانخانه جستنش

سروی است در برم که براندام نازنین

[...]

محتشم کاشانی