×
رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۸۷
بل تا خوریم باده، که مستانیم
وز دست نیکوان می بستانیم
دیوانگان بیهشمان خوانند
دیوانگان نهایم، که مستانیم
حکیم نزاری » غزلیات » شمارهٔ ۹۲۳
ما که مستانِ الستیم چنان مستانیم
که دگر حاجتِ آن نیست که می بستانیم
نیستی چیست نماندن نفسی بر یک حال
استحالت نکند هستی و ما هستانیم
ساکنانیم و همه طوفِ سماوات کنیم
[...]
خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » رباعیات » شمارهٔ ۲۰۸
ساقی بده آن باده که ما مستانیم
در باغ فرح بلبل خوش دستانیم
ما را بجهان اگر بیک جو نخرند
ما ملک جهانرا بجوی نستانیم