گنجور

عطار » مختارنامه » باب چهل و چهارم: در قلندریات و خمریات » شمارهٔ ۵۲

 

گل جلوه همی کند به بستان ای دوست

دریاب چنین وقت گلستان ای دوست

بنشین چو ز هر چه هست برخواهی خاست

روزی دو ز عیشْ داد بستان ای دوست

عطار