گنجور

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۷۹ - پشیمان شدن شیرین از رفتن خسرو

 

می کافور بو در جام ریزیم

وز این دریا در آن زورق گریزیم

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۱۹ - اندرز و ختم کتاب

 

چو مویی برف ریزد پر بریزیم

همه در موی دام و دد گریزیم

نظامی
 

عطار » مختارنامه » باب چهل و چهارم: در قلندریات و خمریات » شمارهٔ ۴۰

 

چون گل بشکفت ساعتی برخیزیم

بر شادی می، ز دست غم بگریزیم

باشد که بهار دیگر ای هم نفسان

گل میریزد ز بار و ما میریزیم

عطار